توجه توجه
.
.
آدرس جدید
.
.
چقدر هوایت خوب است
تو ، پنجمین فصل سالی
نفس مصنوعی یعنی :
تو نباشی و من به عکست خیره شوم . . .
در ســــتایش چشــــمهایــت شــعری نــمیتوان گفت
خاضـــعانه تنــها بــاید
تماشـــــــــا کــرد
مســـــت شد
رهــا شد
. .
.
درد یک پنجره را پنجره ها می فهمند
معنی کور شدن را گره ها می فهمند
سخت بالا بروی ساده بیایی پایین
قصه تلخ مرا سرسره ها می فهمند
یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن
چشم ها بیشتر از حنجره ها می فهمند
برای تو . . . برای چشم هايت
برای من . . . برای دردهايم
برای ما . . . برای اينهمه دلتنگی
ای كاش خدا كاری بكند
گـــــاهی ارزش واقعی یک لحظه را . . .
تــــا زمــــانــی که به یک “خـاطره” تبدیل شود ، نمیفهمیم . . .
کسی در این سوز و سرما دستهایت را نمیگیرد
در جیب بگذارشان!
شاید ذره ای خاطره ته جیبت مانده باشد که هنوز گرم است . . .
تعداد صفحات : 2